سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آسمان مدیریت به رنگ اناری

تمام لحظه های یادت شور میریزد به ذهنم

به شام تار تنهایی نگاهت نور میریزد

به من سر میزنی هر شب لطیف ونرم رویایی

تو را حس میکنم

تو در هر گوشه ای پیدایی

تو باید با خدا باشی که اینقدر پاک و بی ریایی

تو ان شهرزاد عشقی که در افسانه ها هستی

مرا با خود ببر ای دل

ببر تا لحظه های دور

ببر تا لحظه های آبی

ببر تا سرزمین نور....


نوشته شده در شنبه 91/2/30ساعت 8:2 عصر توسط ابوالفضل کماری نظرات () |

من از ان ابتدای آشنایی         

 شدم جادوی موج چشمهایت

تو رفتی و گذشتی مثل باران

و من دستی تکان دادم برایت

تو رفتی باز هم مثل همیشه

من ویاد تو باهم گریه کردیم

تو ناچاری برای رفتن و من

همیشه تشنه شهد صدایت

شب و مهتاب و اشک و یاس و گلدان

همه با هم سلامت میرسانند

هوای آسمان دیده ابری است

هوای کوچه غرق رد پایت

کتاب زندگی یک قصه دارد

و تو آن ماجرای بی نظیری

و حالا قصه من غصه توست

و شاید غصه من ماجرایت

سفر کردن به شهر دیدگانت

به جان شمعدانی کار من نیست

فقط لطفی کن و دل را بینداز

به رسم یادگاری زیر پایت

شبی پرسیدم از خود هستی ام چیست؟

به جز اشک و نیاز و یاد و تقدیر

وحالا با صداقت مینویسم

همین هایی که من دارم فدایت

دعایت میکنم خوشبخت باشی

تو هم تنها برای خود دعا کن

الهی گل کند در آسمان ها

 خلوص غنچه سرخ دعایت ....


نوشته شده در یکشنبه 91/2/24ساعت 11:7 عصر توسط ابوالفضل کماری نظرات () |

Design By : 3sotDownload.com