آسمان مدیریت به رنگ اناری
از اینکه از این وبلاگ دیدن می کنید ممنون ، لطفا اگه اس ام اس جدید دارید بذارید تا دیگران هم بتوانند استفاده کنند ...
دخترک همیشه می گفت:من برای نجابت وفا و زیباییت عاشق تو شدم پسرک برای روز تولدش سه حیوان خانگی به او هدیه داد اسب سگ و یک پرنده زیبا! تا دخترک خواست دلیل اینکار را بپرسد.... پسرک رفته بود برای همیشه ... پائولو کوئیلو : در جوانی آنگاه که رؤیاهایمان با تمام قدرت درما شعله ورند خیلی شجاعیم ولی هنوز راه مبارزه را نمی دانیم، وقتی پس از زحمات فراوان مبارزه را می آموزیم دیگر شجاعت آن را نداریم . لاک پتشت ها هم عاشق می شن ولی تحمل درد عشثق براشون راحته چون حداقل عشقشون آروم آروم ترکشون می کنه . نلسون ماندلا : در آفریقا هر روز آهویی چشم باز می کند که می داند که باید تند تر از شیر بدود تا طعمه شیر نشود ، و شیری که می داند باید از آهو تندتر بدود وگر نه گرسنه می ماند ، مهم نیست شیر باشی یا آهو مهم اینه که با طلوع آفتاب با تمام توان شروع به دویدن کنی ... صدای شکستن قلبم را نشنیدی چون غرورت بیداد می کرد اشکهایم را ندیدی چون محو تماشای باران بودی ولی امیدوارم انقدر در آیینه مجذوب نشده باشی که حداقل زشتی دیو خود خواهیت را ببینی باشد که بادیگران چنان نکنی که با من کردی . چارلی چاپلین : من رنج آن دلقک دوره گرد را که اقیانوسی از غرور در دلش موج می زند اما سکه صدقه رهگذر خودخواهی آن را می خشکاند احساس کرده ام . دکتر سیدمحمدحسین حجتی، مهندس عباس طالب بیدختی سلام عزیزان امیدوارم دلخور نشین اینا فقط واسه خنده است و بس... تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب .. بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر شب تبی این کاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه ...چه آتش ها که در این کوه برپا می کنم هر شب اگه بنزین کوپنی شده زیاد ناراحت نیستم چون از این به بعد قدر تو را بیشتر میدونم و حد اقل برای رفتن به مزرعه سوار تو میشم الاغ جونم اگر عاشق شدی در شهر غربت سوار خر بشو برگرد ولایت عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم ، که در همسایهی صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم ، نخستین نعرهی مستانه را خاموش آندم بر لب پیمانه میکردم چه بسا اشخاصی که تنها با طنین صدای کلنگ گورکن از خواب غفلت بیدار می شوند خبری تاسف بار به دستمون رسید که : دو تا اصفهانی شیرجه میزنن تو آب میگن هر کس زودتر سرش از آب اومد بیرون باید شام بده هنوز جسد هیچکدومشون رو پیدا نکردن کتاب وینیچ کتابی دستنویس متعلق به قرون وسطی است که مشخص نیست با چه خط و زبانی نوشته شده است. بیش از صد سال است که بسیاری از افراد در سرتاسر دنیا برای شکستن کد این دست نوشته تلاش کردند ولی هیچکدام موفق به فهمیدن آن نشدند! تصاویری که در ورقهای باقیمانده از این کتاب دیده میشود نشان میدهد که کتاب در زمینه داروسازی و درمان بیماریها، ستاره شناسی و علوم رمز آمیز و پنهانی میباشد.
قاتل زودیاک در اواخر دهه 1960 به مدت ده ماه فعالیت کرد و بعد دیگر هیچ خبری از او نشد، در این مدت او پنج نفر را کشت و دو نفر را زخمی کرد. این دو نفر زخمی نیز به طرز معجزهآسایی از مرگ نجات یافتند در حالی که قاتل فکر میکرد آنها را کشته است. بعد از هر قتل، قاتل که به زودیاک معروف شده بود به پلیس تلفن میکرد و خبر قتل آنها را میداد. او در نامههای خود به روزنامهها مینوشت : من دوست دارم مردم را بکشم. کشتن یک انسان خیلی لذتبخشتر از حیوانات است چون انسان خطرناکترین حیوان روی زمین میباشد. هنوز هم راز قاتل زودیاک برملا نشده است. - جک قاتل در اواخر سال 1888 لندن یکی از بدترین و ترسناک ترین روزهای خود را سپری میکرد! قاتلی که خود را Jack The Ripper مینامید شروع به کشتن زن ها در لندن کرد! البته طیف خاصی از زنان و کشتن آنها به شکل خاص! تمامی قربانیان این قاتل زنان فاحشه بودند و قاتل گلوی آنها را بریده و بدن آن ها را مانند تشریح بدن، باز میکرد! در بسیاری مواقع پلیس دقیقا بعد از پاره شدن بدن قربانی به محل میرسید ولی نمی توانست چیزی پیدا کند! حتی امروزه و با پیشرفته ترین دستگاه های شناسایی پلیس هم این قاتل شناسایی نشد. این قاتل ناشناس موضوع جالبی برای فیلم و کتاب شد، به طوری که بیشتر از 100 کتاب مختلف در مورد او نوشتند. تصویری هم که میبینید، نامه ای است که شخصی که خود را قاتل معرفی کرده به یک روزنامه ارسال کرده. - به چه می اندیشم ، این همه قصه ی من همشون مرده شداند، همشون ترد شده از خویش اند - کاش یک دم نفسی ، از ته قلبم برون می آمد کاش میدیدم که من ، سایه ی روشن خویش - سایه ی روشن من بیرنگ است ، من ندایم الله و دلم قرص ، که از اقبالم ، بهترین را دارم - جمله این قصه ی من ، غصه ی پرواز است پر و بالم همه از ترس شکست ، رنگ پرواز ندیدست به خود - نور پرواز من است ،آسمان محو تماشای من است می کشم سایه ی تردید و شکست ، روح من آزاد است ... شعر از A.w.K
منبع: ماهنامه تدبیر
چکیده
طی سالهای اخیر مقوله ای چون توسعه بازار و صادرات ازجمله مواردی بوده که بزرگترین دغدغه خاطر مدیران ارشد سازمانهای مهندسی و تولیدی را به خود اختصاص داده است. سوالی که همیشه مطرح بوده، این است که چگونه می توان درکوتاهترین زمان فاصله خودرا با کشورهای پیشرفته کاهش داد و در بازرگانی جهانی سهم مناسبی داشت؟ بررسی کشورهایی که مانند کشور ما فناوری را به مرور زمان به دست نیاورده و در مقطعی از زمان سعی در احاطه یافتن بر آن داشته اند، نشان می دهد که در اولین گام، اقدام به استفاده گسترده از روش مهندسی معکوس جهت درک اولیه محصولات و سپس ساخت و ارتقای آنها باتوجه به نیازهای خود روش مناسبی است. اشاعه ونظارت برحسن اجرای فرایند سیستماتیک مهندسی معکوس و به کارگیری ابزارها و تکنیک های مهندسی در این فرایند نیز می تواند تاثیر بسزایی در دستیابی به دانش فنی محصولات تولیدی (که اکنون به دلیل عدم به کارگیری به صورت سیستماتیک، محقق نشده) درکمترین زمان و با حداقل هزینه، داشته باشد.
در این مقاله ضمن بیان استراتژی های مختلف فناوری، جایگاه تحقیق و توسعه در دستیابی به آنها و سپس انتخاب استراتژی مهندسی معکوس به عنوان یک راه مناسب پیشرفت برای کشورهای درحال توسعه، متدولوژی این سیستم به صورت خلاصه ارائه شده است.
Design By : 3sotDownload.com |